تاریخ آخرین بروز رسانی اطلاعات دوست داشتن یعنی چی: آبان ماه 1403
دوست داشتن یعنی چی؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ عشق ماهیتی بسیار چند بعدی و پیچیده دارد و برای شناخت احساسات خود و شناخت نوع عشق ما برایتان مقاله ای بسیار جامع تدارک دیده ایم و پیشنهاد میکنیم تا انتها این مطلب را مورد مطالعه قرار دهید. مرکز مشاوره پیش از ازدواج، مشاور کده.
فهرست مطالب
تعریف دوست داشتن در روانشناسی
دوست داشتن چیست؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ در روانشناسی، عشق اغلب به عنوان مجموعه پیچیده ای از احساسات، رفتارها و باورهای مرتبط با احساس محبت، محافظت، ذوق و احترام به شخص دیگر تعریف می شود. عشق می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله عشق عاشقانه، عشق خانوادگی، عشق افلاطونی و عشق به خود.
روانشناسان عشق را یک پدیده بیولوژیکی و اجتماعی می دانند که تحت تأثیر شیمی مغز، تجربیات شخصی و انتظارات اجتماعی است.
یک چارچوب تأثیرگذار برای درک عشق در روانشناسی از نظریه مثلثی عشق رابرت استرنبرگ می آید، که پیشنهاد می کند عشق دارای سه جزء اصلی است:
1. صمیمیت : احساس نزدیکی، ارتباط و پیوند.
2. شور : جاذبه جسمانی و میل عاشقانه یا جنسی.
3. تعهد: تصمیم برای حفظ و پرورش یک رابطه در طول زمان.
به گفته استرنبرگ، انواع مختلف عشق را می توان با ترکیب های متفاوت این سه جزء مشخص کرد. روانشناسی همچنین جنبه های عصبی شیمیایی عشق را بررسی می کند، به ویژه نقش هورمون هایی مانند اکسی توسین، دوپامین و سروتونین که با پیوند، لذت و تنظیم عاطفی مرتبط است.
این مواد شیمیایی به احساس شادی، دلبستگی و امنیت با یک عزیز کمک می کند. عشق در روانشناسی به عنوان یک پدیده چند وجهی تحت تأثیر عوامل بیولوژیکی، عاطفی، شناختی و اجتماعی دیده می شود که طیفی از احساسات و رفتارهایی را در بر می گیرد که به ارتباط و ارامش انسان کمک می کند.
دوست داشتن واقعی از نظر روانشناسی
دوست داشتن یعنی چی؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ در روانشناسی، «عشق واقعی» اغلب به شکلی بالغ و پایدار از عشق اشاره دارد که فراتر از شیفتگی یا جذابیت موقت است. عشق واقعی با ارتباط عاطفی عمیق، احترام متقابل، اعتماد، تعهد و ترکیبی متعادل از محبت و استقلال مشخص می شود.
این شامل شناخت و ارزش گذاری یک شریک به گونه ای است که واقعاً هستند، از جمله نقاط قوت، معایب و فردیت آنها. ویژگی های کلیدی عشق واقعی در روانشناسی شامل چند معیار مهم زیر است:
- تعهد و ثبات: عشق واقعی شامل تعهد به فراز و نشیب های زندگی مشترک است. این نوع عشق ثابت و قابل اعتماد است و به جای رضایت لحظه ای، سلامت طولانی مدت رابطه را در اولویت قرار می دهد.
- صمیمیت عاطفی: عشق واقعی شامل یک ارتباط عاطفی عمیق است که به زوجین اجازه می دهد آسیب پذیر باشند، احساسات خود را آشکارا به اشتراک بگذارند و همدلی واقعی را با یکدیگر تجربه کنند. این صمیمیت عاطفی احساس امنیت قوی را تقویت می کند.
- احترام و حمایت: دوست داشتن یعنی چی؟ احترام و حمایت متقابل در عشق واقعی ضروری است. هر شریک برای فردیت، جاه طلبی ها و مرزهای دیگری ارزش قائل است و به جای وابستگی یا کنترل، رشد شخصی را در درون رابطه تشویق می کند.
- همدلی: عشق واقعی شامل تمایل واقعی برای کمک به ارامش و خوشبختی شریک زندگی و به معنای سازش در مواقع ضروری، ارائه حمایت در زمانهای نیاز و جشن گرفتن موفقیتها، نشان دادن همدلی و مراقبت فراتر از نیازهای شخصی باشد.
- اعتماد و صداقت: اعتماد سنگ بنای عشق واقعی است. در یک رابطه روانشناختی سالم، زوجین با یکدیگر صادق و شفاف هستند، که پایه محکمی از اعتماد ایجاد می کند که امنیت و ارتباط طولانی مدت را ارتقا می دهد.
نظریه های روانشناختی عشق واقعی
نظریه عشق مثلثی استرنبرگ نشان می دهد که عشق واقعی و کامل شامل تعادل صمیمیت، شور، و تعهد است. عشق واقعی اغلب شامل این تعادل، ترکیب همراهی، ارتباط فیزیکی و فداکاری برای حفظ رابطه است.
نظریه دلبستگی عشق واقعی را به عنوان دلبستگی ایمن می بیند که با راحتی همراه با نزدیکی، امنیت عاطفی و اتکای متعادل به یکدیگر بدون وابستگی بیش از حد مشخص می شود.
تفاوت بین عشق واقعی و عشق گذرا
دوست داشتن چیست؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ بر خلاف عشق گذرا، که ممکن است مبتنی بر ادراکات ایده آل و جذابیت شدید اما زودگذر باشد، عشق واقعی در طول زمان رشد می کند و مبتنی بر ارتباط و درک واقعی است. عشق واقعی فراتر از ویژگی های سطحی است و متضمن تعهد به رشد و تکامل با هم است.
در اصل، عشق واقعی در روانشناسی یک ارتباط بادوام و دلسوزانه است که ریشه در احترام، همدلی، اعتماد و تعهد به رشد شخصی و رابطه ای دارد. این فقط یک احساس نیست، بلکه انتخابی است برای پرورش و حفظ پیوند، قدردانی از ویژگی های منحصر به فرد هر شریک به رابطه.
دوست داشتن واقعی یعنی چی؟
دوست داشتن یعنی چی؟ عشق واقعی به ارتباط عمیق، واقعی و پایدار با شخص دیگری اشاره دارد که فراتر از جذابیت و عشق سطحی است. عشق واقعی دو انسان به یکدیگر شامل توجه و تعهد بی قید و شرط به ارامش، شادی و رشد عزیزان است. از بسیاری جهات، عشق واقعی به عنوان فداکاری و ریشه در احترام متقابل، اعتماد، درک و دلسوزی دیده می شود.
- پذیرش بدون قید و شرط عشق واقعی به معنای پذیرش کسی است که واقعاً هستند، بدون اینکه بخواهیم او را تغییر دهیم یا کنترل کنیم. این شامل دیدن و قدردانی از نقاط قوت و معایب آنها و درک این است که کمال شرط لازم برای عشق نیست.
- احترام در عشق واقعی اساسی است. احترام شامل ارزش گذاری نظرات، احساسات و مرزهای یکدیگر است. هر دو شریک به فردیت یکدیگر احترام می گذارند و از رویاها و رشد شخصی یکدیگر بدون حسادت یا رقابت حمایت می کنند.
- عشق واقعی اغلب فداکارانه است، به این معنی که هر یک از طرفین واقعاً به سلامت دیگری اهمیت می دهد، حتی زمانی که به فداکاری شخصی نیاز دارد. دلسوزی در قلب عشق واقعی قرار دارد، زیرا هر فرد با مبارزات، چالش ها و پیروزی های دیگری همدلی می کند.
- اعتماد برای عشق واقعی ضروری است، ایجاد احساس امنیت در رابطه برای هر دو طرف مهم است. عشق واقعی عاری از سوء ظن، حسادت و مالکیت است، زیرا هر دو طرف از پیوند و تعهد خود نسبت به یکدیگر اطمینان دارند.
- دوست داشتن یعنی چی؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ عشق واقعی هم نزدیکی عاطفی و هم جسمی را تقویت می کند. صمیمیت عاطفی به زوجین اجازه می دهد که آسیب پذیر و باز باشند و بدون ترس از قضاوت، خود واقعی خود را به اشتراک بگذارند. صمیمیت فیزیکی در عشق واقعی راهی برای ابراز محبت و ارتباط است نه فقط جذب.
- عشق واقعی حتی در شرایط و زمان های سخت دوام می آورد. این تعهد به همراهی زوجین حتی در زمان های سخت است، درک اینکه چالش ها بخشی از هر رابطه هستند و رشد اغلب از غلبه بر آنها به عنوان یک مای مشترک حاصل می شود.
- عشق واقعی به فردیت و استقلال احترام می گذارد. هر دو طرف از فضای شخصی، دوستیها و سرگرمیهای یکدیگر حمایت میکنند و اجازه میدهند که رابطه به جای محدودیت، منبع قدرت باشد. در عشق واقعی، خوشحالی و رضایت همدیگر را می بینیم، حتی زمانی که این شادی مستقیماً به نفع رابطه نیست. زوجین در عشق واقعی در خوشحالی و در ناراحتی های یکدیگر سهیم هستند و یکدیگر را با تمام وجود خوشحال میکنند.
مطلب مفید دیگر: چطور با همسر خود رفیق باشیم
دیدگاه روانشناسان در مورد عشق واقعی
دوست داشتن یعنی چی؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ روانشناسان اغلب عشق واقعی را ترکیبی از صمیمیت، شور، و تعهد می دانند که توسط نظریه مثلثی عشق رابرت استرنبرگ پیشنهاد شده است. عشق واقعی به طور کلی هر سه مولفه را منعکس می کند، برقراری تعادل نزدیکی عاطفی، جاذبه فیزیکی و تعهد طولانی مدت به رابطه.
در عمل، عشق واقعی به معنای انتخاب به حمایت، احترام و گرامی داشتن یکدیگر است. این یک حالت دائمی سرخوشی نیست، بلکه یک ارتباط پایدار و قابل اعتماد است که در طول زمان رشد می کند. عشق واقعی بر مشارکت و میل به رشد متقابل تأکید می کند و پیوندی پایدار بر اساس ارزش های مشترک، اعتماد و دلسوزی ایجاد می کند.
دوست داشتن محض یعنی چی؟
دوست داشتن یعنی چی؟ عشق محض به شکلی از عشق اطلاق می شود که از خودگذشتگی، بی قید و شرط و عاری از هر گونه انتظار یا شرطی باشد. اغلب به عنوان عشقی توصیف می شود که برای شادی، ارامش و رشد طرف مقابل ارزش قائل است بدون اینکه در ازای آن کسی چیزی بخواهد. عشق خالص، اصیل، پذیرنده و دلسوزانه است.
- عشق محض، شخص را دقیقاً همانگونه که هست، با عیب و نقصش، بدون تلاش برای تغییر یا کنترل او می پذیرد. این عشقی است که فراتر از کیفیتهای سطحی را میبیند و جوهر آنها را در بر میگیرد.
- عشق خالص بر ایثار متمرکز است. ایثار شامل مراقبت از خوشبختی و ارامش شخص دیگر بدون جستجوی منفعت شخصی است. این نوع عشق دادن را در اولویت قرار می دهد، اغلب بدون انتظار تصدیق یا متقابل.
- عشق بی قید و شرط دلسوزانه است و حمایت و درک را تشویق می کند، حتی در مواقع سخت، بدون توقع.
- در عشق واقعی اعتماد و آزادی کامل وجود دارد. عشق محض به جای کنترل یا تصاحب فرد مورد علاقه، به فردیت آنها احترام می گذارد و به آنها اجازه می دهد تا به طور مستقل رشد کنند و در عین حال حضور خود را حمایت کننده میداند.
- محبت خالص با بخشش همراه است و افراد در ان عیوب یکدیگر را می پذیرند و اشتباهات را بدون کینه توزی می بخشند.
- یکی از ویژگی های بارز عشق خالص، یافتن شادی در شادی طرف مقابل است. این به معنای جشن گرفتن واقعی موفقیت ها و رضایت آنهاست، حتی اگر مستقیماً به نفع خود فرد نباشد.
دوست داشتن چیست؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ در روابط، عشق خالص فراتر از وابستگی یا نیاز است. عشق خالص اغلب در عشق والدین، دوستی های عمیق و گاهی اوقات در روابط عاشقانه که هر دو طرف مهربانی، احترام و مراقبت واقعی را در اولویت قرار می دهند، دیده می شود.
در روانشناسی، عشق ناب با مفاهیم عشق نوع دوستانه همسو می شود، جایی که تمرکز بر مهربانی بی قید و شرط و خودبخشی بدون انتظار است. چنین عشقی اغلب با دلبستگی ایمن، بلوغ عاطفی، و همدلی و همچنین رضایت شخصی که امکان دادن آزادانه را فراهم می کند، همراه است.
در عمل، عشق بی قید و شرط در اعمال کوچک و روزمره مشهود است . گوش دادن بدون قضاوت، ارائه حمایت بدون درخواست تایید و حضور بدون انتظار در رفتار پارتنر کاملا دیده میشود. عشق خالص محیطی صلح آمیز و پرورش دهنده را ایجاد می کند که برای رشد متقابل، آزادی و پذیرش ارزش قائل است و آن را به تجربه ای عمیقاً رضایت بخش و باارزش تبدیل می کند.
دوست داشتن افراطی یعنی چی؟
عشق افراطی شکلی شدید و طاقت فرسا از محبت و وابستگی است که فراتر از ابراز معمول عشق است و اغلب با تمرکز وسواسی بر شخص دیگر مشخص می شود، گاهی اوقات می تواند مرزهای بین محبت واقعی و وابستگی ناسالم یا مالکیت را از بین ببرد.
عشق افراطی شاید برای بعضی افراد هیجان انگیز به نظر برسد، اما اگر منجر به پویایی نامتعادل شود که در آن مرزها، استقلال شخصی و احترام متقابل به خطر بیفتد، می تواند منجر به مشکلاتی در رابطه شود.
دیدگاه روانشناسان در مورد عشق افراطی
دوست داشتن چیست؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ روانشناسان اغلب عشق افراطی را از دریچه تئوری دلبستگی و تنظیم عاطفی می بینند. به عنوان مثال:
- سبک دلبستگی مضطرب: افرادی که دارای سبک دلبستگی مضطرب هستند ممکن است نگرانی شدیدی در مورد از دست دادن عشق شریک زندگی خود داشته باشند که باعث می شود به گونه ای رفتار کنند که احساس طاقت فرسا یا مالکیت داشته باشند. این سبک دلبستگی گاهی اوقات میتواند به نوعی عشق دامن بزند که همهگیر میشود.
- Limerence: این اصطلاحی است که در روانشناسی برای توصیف یک شیدایی شدید عاشقانه که با افکار مزاحم، وابستگی عاطفی و نیاز به حضور همیشگی فرد است استفاده می شود. لیمرنس می تواند شبیه عشق شدید باشد، اما اغلب فاقد پایه و اساس پایدار است و میتواند زودگذر یا مشروط باشد.
- اختلال وسواسی عشق (OLD): در موارد شدید، عشق شدید می تواند به اختلال عشق وسواسی تبدیل شود، وضعیتی که با وسواس شدید و وابستگی به شخص دیگر مشخص می شود. این مسئله می تواند بسیار مضر باشد، زیرا در عملکرد روزانه اختلال ایجاد می کند و اغلب منجر به کنترل رفتار می شود. از طرفی عشق افراطی دو نفر به یکدیگر میتواند برای رابطه بسیار سمی و حتی باعث از بین رفتن رابطه شود:
عشق افراطی می تواند باعث شود که افراد حس خود را از دست بدهند یعنی هویت خود را تنها با رابطه خود تعریف کنند، که می تواند رشد شخصی و رضایت خارج از رابطه را محدود کند. این سطح از شدت می تواند منجر به رفتار کنترلی شود، مانند محدود کردن آزادی فرد مقابل یا درخواست اطمینان مداوم از او.
عشق افراطی اغلب رابطه را تیره می کند و حتی می تواند فرد مورد علاقه را از خود دور کند. شدت عشق افراطی می تواند به اوج و فرودهای عاطفی منجر شود که ممکن است باعث بی ثباتی در رابطه شود. احساس شادی به سرعت به اضطراب، حسادت یا ناامنی تبدیل و یک ارتباط عاطفی ناپایدار ایجاد کند.
مطلب مفید دیگر: فواید ازدواج
در مواردی عشق افراطی، میتواند فرد رابطه را بیش از هر چیز در اولویت قرار دهد، از دوستی، خانواده، کار یا سرگرمی ها غافل شود و می تواند منجر به احساس انزوا و وابستگی به شریک زندگی برای همه نیازهای عاطفی شود. در حالی که عشق شدید می تواند بخش زیبایی از یک ارتباط عمیق باشد، تعادل بین شور و شوق با مرزهای سالم، احترام به فردیت و استقلال متقابل ضروری است.
درست است که عشق پایدار از درک، همدلی و ثبات به جای وابستگی یا تثبیت وسواسی رشد می کند. اگر فردی خود را در رابطه ای بیابد که مشخصه آن عشق شدید، خود اندیشی، ارتباط باز با شریک زندگی و احتمالاً حمایت یک درمانگر است. تلاش برای درک نیازهای احساسی و ترسهای خود میتواند به تبدیل عشق شدید به یک ارتباط سالمتر و پایدارتر کمک کند.
دوست داشتن یعنی میدونه رو چه چیزی حساسی
دوست داشتن یعنی چی؟ شناختن موضوعاتی که میتواند پارتنرتان را ناراحت کند یک راه زیبا برای تسخیر جوهر عشق است. در روابط نزدیک، عشق اغلب مستلزم درک آسیبپذیریها و حساسیتهای یکدیگر است. دوست داشتن چیست؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟
وقتی کسی واقعاً شما را دوست دارد، وقت میگذارد تا بفهمد به چه چیزهایی اهمیت میدهید، چه چیزی شما را آزار میدهد و چه چیزی شما را خوشحال میکند، و به آن جنبههای شما احترام میگذارد و شما نیز احترام خواهید گذاشت. عشق، از بسیاری جهات، مربوط به هماهنگی عاطفی است همگام بودن با احساسات، نیازها و تجربیات شخص دیگر.
وقتی کسی می داند که شما در مورد چه چیزی حساس هستید، می تواند همدلی نشان دهد و حمایتی را ارائه دهد که احساس معنی دارد. این نوع همسویی به آنها اجازه میدهد تا به روشهایی پاسخ دهند که به شما احساس درک، امنیت و ارزشمندی بدهد.
عشق یعنی احترام گذاشتن به مرزها و احترام به مناطقی که ممکن است در آن احساس آسیب پذیری کنید. به عنوان مثال، اگر در مورد تجربه گذشته یا برخی ناامنیها حساس هستید، کسی که شما را دوست دارد از بیان بیدقتی این موارد اجتناب میکند. در عوض، آنها محیطی را ایجاد می کنند که در آن احساس امنیت و پذیرش می کنید.
دانستن و احترام گذاشتن به حساسیت های یکدیگر نیز منجر به اقدامات کوچک متفکرانه ای می شود که نشان می دهد پارتنرتان به آنها اهمیت می دهند. پارتنرتان ممکن است از موضوعات، شوخیها یا موقعیتهایی که میدانند باعث ناراحتی شما میشود اجتناب کنند یا وقتی احساس میکنند شما احساس حساسیت میکنید، شما را از ان موقعست ها دور کند.
این آگاهی متقابل اعتماد و صمیمیت را تقویت می کند. در اصل، عشق به معنای درک، احترام و حمایت از یکدیگر در سطح عمیق تر است. این نوعی دانستن است که به هر دو نفر اجازه میدهد در کنار یکدیگر احساس مهم بودن، پذیرش و امنیت کنند.
دوست داشتن یعنی وقت گذاشتن
دوست داشتن واقعی یک نفر اغلب به معنای انتخاب سپری کردن زمان با کیفیت با اوست. زمان یکی از با ارزش ترین منابعی است که ما داریم و ان را به کسی اختصاص میدهیم که برای او ارزش قائل هستیم و می خواهیم ارتباط خود را با او تقویت کنیم.
در مفهوم «پنج زبان عشق» گری چپمن، زمان با کیفیت یکی از راه های اصلی ابراز و دریافت عشق است. برای بسیاری، حضور و توجه بیوقفه به یکی از عزیزان یکی از عمیقترین اشکال ارتباط است. این فقط در مورد کمیت نیست، بلکه کیفیت لحظات مشترک است خواه مکالمات معنی دار، شرکت در فعالیت های مشترک یا صرفاً حضور کامل در کنار هم باشد.
دوست داشتن چیست؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ گذراندن زمان با هم باعث ایجاد اعتماد و صمیمیت می شود. این به زوجین اجازه می دهد تا یکدیگر را عمیق تر درک کنند و نه تنها شادی ها و نکات برجسته زندگی بلکه جزئیات و چالش های روزمره را نیز به اشتراک بگذارند.
این تجربیات مشترک باعث ایجاد حس مشارکت می شود و باعث می شود هر دو نفر احساس ارزشمندی و درک کنند. عشق واقعی اغلب نه تنها در حرکات بزرگ بلکه در لحظات کوچک و ثابت در طول زمان نشان داده می شود. عادت دادن به وقت گذاشتن، چه در یک شب قرار ملاقات معمولی، چه مراجعه روزانه، یا صرفاً در صورت نیاز بودن، راهی برای نشان دادن مراقبت، قابلیت اطمینان و تعهد است.
عشق ورزیدن از طریق گذراندن زمان نیز به معنای حضور ذهنی و عاطفی است، نه فقط از نظر فیزیکی. این به معنای گوش دادن فعال، درگیر شدن و قدردانی از لحظه با آنهاست. این توجه، پیوند عاطفی را تقویت می کند و هر لحظه با هم را لذت بخش تر می کند.
در نهایت، عشق و زمان عمیقاً در هم تنیده شده اند. زمان منعکس کننده تعهد و اولویت است و با انتخاب به اشتراک گذاشتن آن، بخشی از خود را نشان می دهیم، که یکی از واقعی ترین راه ها برای ابراز عشق است.
ویلیام گلاسر از عشق میگوید…
ویلیام گلاسر، روانپزشک آمریکایی، بیشتر به خاطر کمک هایش به روانشناسی از طریق توسعه واقعیت درمانی و نظریه انتخاب شهرت دارد. ایده های او در مورد عشق عمیقاً با نظریه های گسترده تر او در مورد انگیزه انسانی، روابط و امنیت روانی در هم آمیخته است. در ادامه چند نکته کلیدی در مورد دیدگاه گلاسر در مورد عشق نوشته شده است.
گلاسر عشق و تعلق را به عنوان نیازهای اساسی انسان معرفی می کند. او معتقد است که عشق برای بهزیستی روانشناختی ضروری است و برآوردن این نیاز برای شکوفایی افراد بسیار مهم است. در این زمینه عشق به عنوان محرک رفتار و تصمیم گیری تلقی می شود.
در نظریه انتخاب گلاسر، او استدلال میکند که تمام رفتارهای انسانی نتیجه انتخابهایی است که برای ارضای یک یا چند نیاز از پنج نیاز اساسی انجام میشود: بقا، عشق و تعلق، قدرت، آزادی و تفریح. عشق محوری است، زیرا نحوه تعامل افراد با دیگران را شکل می دهد و بر انتخاب های آنها در روابط تأثیر می گذارد.
گلاسر تأکید می کند که عشق از طریق کیفیت روابط بیان می شود و نه احساسات. او معتقد است که روابط سالم و عاشقانه با احترام، اعتماد و حمایت مشخص می شود. ارتباط در حفظ این روابط حیاتی است و به افراد امکان می دهد نیازها و احساسات خود را به طور مؤثر بیان کنند.
دوست داشتن چیست؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ به گفته گلاسر، عشق شامل مسئولیت نیز می شود. او از این ایده دفاع می کند که عشق نباید بر اساس وابستگی باشد، بلکه باید بر اساس حمایت و احترام متقابل باشد. عشق به این معنا افراد را تشویق می کند تا مسئولیت خوشبختی خود و دیگران را بر عهده بگیرند.
گلاسر بین عشق واقعی که مبتنی بر انتخاب و ارتباط است و “عشق ساختگی” که اغلب با وابستگی یا کنترل مشخص می شود تفاوت قائل می شود. عشق واقعی باعث رشد شخصی و استقلال می شود، در حالی که عشق فیک ممکن است به پویایی ناسالم و پریشانی عاطفی منجر شود.
گلاسر استدلال می کند که عشق واقعی افراد را توانمند می کند، به آنها کمک می کند تا به اهداف شخصی خود دست یابند و حس تعلق را تقویت می کنند. عشق با ایجاد یک محیط حمایتی، افراد را تشویق می کند تا علایق و آرزوهای خود را دنبال کنند. دیدگاه های ویلیام گلاسر در مورد عشق نقش مهم آن را در سلامت روان و روابط بین فردی برجسته می کند.
او با تمرکز بر انتخاب، مسئولیت و کیفیت ارتباطات، چارچوبی را برای درک اینکه چگونه عشق می تواند بر افراد و تعامل آنها با دیگران تأثیر مثبت بگذارد، فراهم می کند. رویکرد او این ایده را ترویج می کند که عشق فقط یک احساس نیست، بلکه جزء ضروری یک زندگی رضایت بخش است.
چجوری بفهمیم عشقه یا هوس؟
تعیین اینکه آیا آنچه ما احساس می کنیم عشق است یا شهوت یکی از چالش برانگیزترین و در عین حال حیاتی ترین بررسی های درونی در روابط است. ویلیام گلاسر، روانپزشکی که بهخاطر نظریه انتخاب معروف است، بینشی در مورد ماهیت عشق و نقش آن در برآوردن عمیقترین نیازهای ما ارائه کرد.
برای عبور از خط باریک بین عشق و شهوت، همانطور که گلاسر میگوید، باید انگیزههای خود را درک کنیم، زیرا ما توسط پنج نیاز ژنتیکی هدایت میشویم: بقا، عشق و تعلق، قدرت، آزادی و سرگرمی. هم عشق و هم شهوت در خدمت خواسته های انسانی ما هستند، با این حال آنها به گونه ای متفاوت ظاهر می شوند و رفتار ما را شکل می دهند و روابط ما را به روش های منحصر به فردی تحت تاثیر قرار می دهند.
دوست داشتن چیست؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ شهوت اغلب یک جاذبه فیزیکی خام و گذرا است که ما را با شدت به سوی شخص دیگری سوق می دهد. همانطور که گلاسر خاطرنشان می کند، بخشی از انگیزه ژنتیکی ما برای بقا است، اما زودگذر است و وابسته به شیمی فیزیکی و تازگی است.
شهوت احساس نشاط فوری و شیفتگی عمیق نسبت به ظاهر یا هاله شخص دیگر ایجاد می کند. تمایل دارد روی سطح تمرکز و هیجانی را ایجاد می کند که احساس می شود مصرف کننده است، اما به طور متناقض، موقتی است. بنابراین، شهوت اگر با احساسات عمیقتر همراه نباشد، میتواند باعث شود ما احساس پوچی کنیم.
نظریات گلاسر نشان می دهد که شهوت به ندرت نیاز ما به “عشق و تعلق” را برآورده می کند، زیرا نمی تواند روح ما را به شیوه ای پایدار تغذیه کند.
عشق، همانطور که گلاسر توصیف می کند، نیاز عمیق انسان به ارتباط و تعلق را برآورده می کند. برخلاف شهوت، که اغلب در هجوم انرژی تکانشی وجود دارد، عشق از طریق تجربیات مشترک، احترام متقابل و مراقبت واقعی رشد می کند.
عشق رشد شخصی را تقویت می کند و به دنبال حمایت از رفاه طرف مقابل است و حضوری ثابت حتی در مواقع چالش برانگیز ارائه می دهد. گلسر با اشاره به تصاویر ذهنی افرادی که عمیقاً برای ما ارزش قائل هستیم، میگوید: «ما فقط میتوانیم نیازهای خود را از طریق تصاویر در دنیای کیفیت خود برآورده کنیم. وقتی عشق واقعی باشد، طرف مقابل بخشی از “جهان ” درونی ما می شود، فضایی مقدس با اهمیت پایدار در زندگی ما.
اگر میخواهید بدانید که آیا احساسات شما عشق است؟ دوست داشتن یعنی چی؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟، به دنبال ویژگی هایی فراتر از جاذبه فیزیکی باشید. بر خلاف شهوت، که اغلب خود محور است، عشق فداکارانه است و حاضر هستید همه چیزتان را برای دیگری فداکاری کنید.
گلاسر معتقد بود «تنها رفتاری که میتوانیم کنترل کنیم، رفتار خودمان است». در عشق، این اصل می درخشد، زیرا ما به استقلال طرف مقابل احترام می گذاریم و در عین حال اعمال خود را برای ایجاد اعتماد و امنیت در رابطه کنترل می کنیم. عشق احساس امنیت می دهد، دلگرم کننده است و حس عمیقی از آرامش به ارمغان می آورد نه صرفاً هیجان.
در مقابل، شهوت اغلب ما را برای ارضای آنی تحت فشار قرار میدهد و تمرکز محدودی بر تحقق خواستههای لحظهای دارد. شهوت مربوط به کاری است که طرف مقابل در حال حاضر برای شما انجام می دهد، در حالی که عشق به این است که چگونه می توانید هر دو با هم رشد کنید.
تاکید گلاسر بر مسئولیت پذیری اعمال خود می تواند به ما کمک کند تا بفهمیم که شهوت، بدون پایه و اساس ارتباط واقعی، به ندرت برای تحقق خواسته های عمیق تر ما کافی است. شهوت با آشنایی و زمان محو می شود; عشق اما سازگار و تقویت می شود.
چگونه تفاوت عشق و هوس را تشخیص دهیم: سوالاتی که باید از خود بپرسید
برای تمایز بین عشق و شهوت، رویکرد گلاسر ما را دعوت میکند تا از خود سؤالاتی بپرسیم:
1. آیا این شخص در “دنیای اینده” من وجود دارد؟ آیا می توانید حضور شخص را به عنوان یک انسان ماندگار در زندگی خود، فراتر از جاذبه فیزیکی تصور کنید؟
2. آیا با این شخص احساس تعلق و امنیت عاطفی می کنید؟
3. آیا در زندگی میتوانم گاهی خواسته های او را بر خواسته های خودم ترجیح دهم؟ عشق اغلب بر حمایت متقابل متمرکز است تا خواسته های خود محور.
در حالی که شهوت میتواند آغازگر جذب باشد، گلاسر به ما در پاسخ به سوالات دوست داشتن چیست؟ فرق عشق و دوست داشتن چیه؟ یادآوری می کند که روابط رضایت بخش بر عشق استوار است. عشق نه تنها یک احساس، بلکه تعهد به درک، پذیرش و پرورش اسایش دیگران است.
شهوت بدون عشق احتمالاً از بین میرودو پوچی را به همراه دارد، در حالی که عشق در برابر زمان و آزمایش مقاوم تر میشود. بنابراین، این جمله از گلاسر را به خاطر داشته باشید که: «وظیفه شریک زندگی شما این نیست که شما را خوشحال کند.
این مسئولیت شماست که شادی را در خود ایجاد کنید و آن را با آنها به اشتراک بگذارید.» در عشق واقعی، خوشبختی را نه با گرفتن، بلکه با تقسیم کردن، نه با مصرف، بلکه با اشتراک گذاشتن نشان خواهید داد. در پایان، عشق و شهوت هر دو بخش پیوند انسانی هستند، با این حال تنها یکی است که پایه ای پایدار و معنادار می سازد.