سرکوب احساسات به دلیل ترس از بروز آنها می‌تواند برای جسم و روان انسان بسیار خطرناک باشد. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که نمی‌توانید احساسات خود را نشان دهید یا از حرف زدن در مورد آنها واهمه دارید، بدانید که در حال استفاده از یک مکانیسم دفاعی هستید. سرکوب کردن احساسات به معنای نادیده گرفتن، سرپوشاندن یا منتقل کردن احساسات ناخواسته است. این ممکن است به دلیل ترس از نقض قوانین اجتماعی، ترس از رد شدن، ترس از ناراحت کردن دیگران یا حتی ترس از احساسات ناخوشایندی که در خودتان تجربه می‌کنید، اتفاق بیفتد.
فهرست مطالب
سرکوب احساسات یعنی چه؟
سرکوب کردن احساسات عبارت است از فرآیندی که در آن احساسات ناخوشایند، تکانه‌ها، خاطرات و افکار ناخودآگاه فرد به طور آگاهانه مهار می‌شوند. این فرآیند به منظور کاهش احساس گناه و اضطراب استفاده می‌شود. این مفهوم ابتدا توسط زیگموند فروید، روان‌شناس برجسته، مطرح شد.
سرکوب احساسات ممکن است در ابتدا موثر باشد و به فرد کمک کند تا با احساسات ناخوشایند خود بهتر مقابله کند. اما در طول زمان، این سرکوب می‌تواند منجر به اضطراب بیشتر و مشکلات روانی دیگر شود. فروید باور داشت که سرکوب می‌تواند باعث ناراحتی روانی شود و توصیه می‌کرد که احساسات به طور سالم و سازنده بیان شوند.
عوارض سرکوب احساسات
پنهان و سرکوب کردن احساسات در کوتاه‌مدت ممکن است به نظر برخی افراد به عنوان یک برنامه خوب و مفید باشد، اما در طولانی مدت می‌تواند تأثیرات منفی بر روی ما داشته باشد. در زیر به برخی از روش‌هایی که ممکن است به ما تأثیر منفی بگذارند، اشاره می‌کنیم:
تأثیر بر سلامت روانی
پنهان کردن و سرکوب احساسات می‌تواند منجر به تشدید استرس و اضطراب شود. اگر احساسات مثبت یا منفی را به طور مداوم سرکوب کنیم، ممکن است باعث ایجاد فشار روانی و اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب یا خشم ناگهانی شویم. سرکوب کردن به سلامت روان شما تا حد زیادی فشار وارد می‌کند. باید بدانید که هیجانات و تمام احساسات دارای انرژی هستند و عدم آزاد سازی به موقع آنها می‌تواند فشار زیادی ایجاد کنید.
اثرات فیزیکی
پنهان کردن احساسات می‌تواند به تنش عضلانی، سردرد، مشکلات خواب و سیستم ایمنی ضعیف منجر شود. استرس مداوم و سرکوب احساسات می‌تواند باعث افزایش سطح هورمون‌های استرسی مانند کورتیزول شود که ممکن است به مشکلات فیزیکی منجر شود.
در واقع، احساسات و هیجانات ما می‌توانند تأثیر مستقیمی بر فعالیت‌های فیزیکی و عملکرد سیستم‌های بدنی مانند سیستم ایمنی، قلب و عروق، سیستم گوارش و سایر سیستم‌های بدنی داشته باشند. به عنوان مثال، استرس می‌تواند باعث افزایش فشار خون، اختلالات گوارشی، ضعف سیستم ایمنی و سایر مشکلات جسمی شود.
همچنین، افسردگی نیز می‌تواند تأثیرات منفی بر سلامت جسمی داشته باشد. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است انرژی کمتر یا اشتها کمتری داشته باشند و به طور کلی کیفیت زندگی پایینی را تجربه کنند. روانشناسان پیشنهاد می‌دهند که برای جلوگیری از فشار فیزیکی در برابر رویدادها خود را زیاد سرزنش نکنید و ببخشید. بخشیدن نیز یک تکنیک روانشناختی است که به ما کمک می‌کند تا احساسات منفی را ترک کرده و آزاد شویم. این تکنیک به ما امکان می‌دهد تا از گذشته، سرکوب احساسات و رویدادهای ناراحت کننده آزاد شویم و به طور فعال در زندگی حاضر شرکت کنیم.
به طور خلاصه، ارتباط بین روان و جسم نشان می‌دهد که روحیه و هیجانات ما می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر سلامت جسمی ما داشته باشند. بنابراین، مراقبت از سلامت روانی خود و بهبود احساسات و هیجانات می‌تواند بهبودی در سلامت جسمی ما به همراه داشته باشد.
سردردهای مکرر
سر مرکز بدن است و ممکن است به دلیل افزایش سرعت گردش خون یا انقباض عروق، سردرد ایجاد شود. سردرد می‌تواند تأثیراتی روی توانایی برقراری ارتباط با دیگران داشته باشد و ممکن است باعث شود احساسات اساسی مانند محبت و عشق را به خوبی بروز ندهید. هنگامی که شما به خود برای بروز احساسات فشار وارد کنید این موضوع می‌تواند سبب ایجاد سردرد عصبی در شما شود.
کاهش ارتباطات میان فردی
پنهان کردن احساسات می‌تواند باعث کاهش ارتباطات میان فردی و ایجاد فاصله بین افراد شود. اگر احساسات خود را به طور مداوم پنهان کنیم، ممکن است دیگران نتوانند به درستی ما را درک کنند و ارتباطات ما با دیگران ضعیف شود.
افزایش خطر انفجار احساسات
سرکوب احساسات می‌تواند منجر به انفجار احساسات ناگهانی شود. وقتی که احساسات را به طور مداوم سرکوب می‌کنیم، ممکن است در مواقعی که نمی‌توانیم خودمان را کنترل کنیم، احساسات به صورت ناگهانی و شدید بروز کنند که می‌تواند به مشکلات بزرگتری منجر شود.
با این حال، مهارت‌های مدیریت احساسات می‌توانند به ما کمک کنند تا به طور سالم و موثر با احساسات خود برخورد کنیم. این شامل تشخیص و درک احساسات، ارتباط برقرار کردن با دیگران، مراقبت از سلامت روانی و استفاده از روش‌های مانند مدیتیشن و تمرینات تنفسی است.
ایجاد استرس
دکتر مولن درباره تأثیر سرکوب و پنهان کردن احساسات بر روی بدن صحبت می‌کند. او می‌گوید که شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد سرکوب احساسات می‌تواند منجر به تحمیل استرس فیزیکی بر بدن شود. استرسی که به بدن تحمیل می‌شود، می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و دیابت را افزایش دهد. علاوه بر این، سرکوب احساسات می‌تواند به مشکلات حافظه نیز منجر شود.
این موضوع توسط دکتر مولن بیان شده است ولی برای اطمینان بیشتر و درک بهتر از این موضوع، ممکن است به مطالعه تحقیقات و مقالات علمی در این زمینه نیاز باشد. همچنین، مشاوره با یک پزشک یا متخصص روانشناسی نیز می‌تواند به شما کمک کند تا درک بهتری از تأثیرات سرکوب احساسات بر روی سلامتی خود پیدا کنید.
کاهش اعتماد به نفس
نادیده گرفتن مزمن احساسات، در نهایت می‌تواند بر اعتماد به نفس ما تأثیر منفی بگذارد. اگر ما به طور مداوم احساسات خود را نادیده بگیریم، احساس می‌کنیم که هیچکس به نیازها و خواسته‌های ما اهمیت نمی‌دهد و نظر یا صدای ما برای هیچکس اهمیتی ندارد.
این موضوع می‌تواند باعث ایجاد استرس، افسردگی و اضطراب شود. در برخی موارد، ممکن است به طور عمیق ناراحت یا خشمگین شویم و احساس کنیم که دیگران به ما اهمیتی نمی‌دهند یا ما در مقابل آنها رنج می‌کشیم. بروز احساسات سبب ایجاد نوعی همدلی می‌شود و این همدلی از بروز اختلال روانی تا حد زیادی جلوگیری خواهد کرد.
بنابراین، مهم است که به احساسات خود توجه کنیم و آنها را به طور سالم و متعادل بیان کنیم. این می‌تواند شامل صحبت کردن با افراد معتمد، مشاوره حرفه‌ای یا استفاده از روش‌های مدیریت استرس و اضطراب باشد. در نهایت، احساسات ما بخشی از وجود ما هستند و باید آنها را به طور سالم و متعادل تجربه کنیم. این کمک می‌کند تا اعتماد به نفس و رضایتمندی خود را افزایش دهیم و روابط سالم‌تری با دیگران برقرار کنیم.
کاهش روابط اجتماعی
روابط اجتماعی برای بهزیستی کلی ما بسیار حیاتی هستند. به عنوان موجودات اجتماعی، ما نیاز داریم که با دیگران در ارتباط باشیم و احساسات و نیازهایمان را به طور مناسب بیان کنیم. وقتی که خودمان را و احساساتمان را به اندازه کافی ابراز نمی‌کنیم، روابط ما نمی‌توانند به صورت معنادار رشد کنند.
روابط اجتماعی پویا و مناسب به ما کمک می‌کنند تا ارتباطات عمیق‌تری برقرار کنیم، از تجربیات دیگران یاد بگیریم و از حمایت و همدلی آنها به جهت عدم سرکوب احساسات بهره‌برداری کنیم. این روابط می‌توانند به ما در مواجهه با چالش‌ها و استرس‌های روزمره کمک کنند و احساس تعلق و ارتباط با جامعه را به ما القا کنند.
برای رشد روابط اجتماعی معنادار، مهارت‌های ارتباطی مهم هستند. برخی از این مهارت‌ها شامل گوش دادن فعال، ابراز احساسات به صورت صادقانه، قدردانی از دیگران، قرار دادن مرزهای سالم در ارتباطات و حل مسائل به صورت سازنده است. همچنین، ایجاد فضایی امن و متقابل برای بیان احساسات و نیازها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
به طور خلاصه، روابط اجتماعی پویا و مناسب برای بهزیستی ما بسیار حیاتی هستند. با ابراز احساسات و نیازهایمان به طور مناسب و توسعه مهارت‌های ارتباطی، می‌توانیم روابطمان را تقویت کرده و به شکلی معنادار با دیگران ارتباط برقرار کنیم.
موضوعات مرتبط : بی احساس ترین تیپ شخصیتی کدام است.
نشانه های سرکوب احساسات و انرژی
سرکوب احساسات ممکن است با نشانه‌های زیر همراه باشد:
✔️ افرادی که مدام حالت پرخاشگری و عصبانیت دارند و به سرعت واکنش‌های تند از خود نشان می‌دهند.
✔️ افرادی که در بیان احساسات مثبت مشکل دارند و به طور معمول احساسات منفی را بروز می‌دهند.
✔️ افرادی که تمایل دارند دیگران را کنترل کنند و به طور مداوم اشتباهات و نقاط ضعف دیگران را بیان کنند.
✔️ افرادی که در بیشتر مواقع در استرس و اضطراب به سر می‌برند و نمی‌توانند آرامش را تجربه کنند. آنها ممکن است احساس ضعف فیزیکی کنند و در برخی موارد درد و ناراحتی را در بخش‌های مختلف بدنشان تجربه کنند.
✔️ آنهایی که از بیان علاقه و احساسات مثبت نسبت به همسر، فرزندان و دیگران امتناع و احساسات خود را پنهان می‌کنند.
ریشه سرکوب احساسات از کجا نشأت می‌گیرد؟
درک دلایل پنهان کردن احساسات در افراد و توانایی حل این مشکل واقعاً اهمیت ویژه‌ای دارد. احساسات ما انسان‌ها بخش مهمی از زندگی و روابطمان هستند و بروز دادن و مدیریت آنها می‌تواند به بهبود روحیه و کاهش فشارهای روزمره کمک کند.
1. داشتن غرور بیش از حد
غرور بیش از حد می‌تواند باعث شود که افراد احساس کنند نباید احساس ضعف یا نیاز خود را نشان دهند. در این مورد، مهم است که افراد بتوانند به خود اجازه دهند که ضعف و نیازهایشان را بیان کنند و از کمک دیگران استفاده کنند.
2. نبود اعتماد به نفس کافی
نبود اعتماد به نفس می‌تواند باعث شود که افراد ترس داشته باشند احساساتشان را بیان کنند و از قضاوت دیگران بترسند. در این صورت، تقویت اعتماد به نفس و ارتقای خودشناسی می‌تواند به کاهش ترس از بیان احساسات کمک کند.
3. ترس از طرد شدن
ترس از طرد شدن می‌تواند باعث شود که افراد احساسات خود را پنهان کنند تا از رد شدن یا ردیابی شدن توسط دیگران جلوگیری کنند. در این مورد، ایجاد یک محیط امن و پذیرش کننده توسط افراد اطراف می‌تواند به کاهش ترس از طرد شدن کمک کند.
4. ترس از خارج شدن از کلیشه‌های روزمره
برخی افراد ممکن است احساس کنند از کلیشه‌های روزمره خارج شده و قضاوت منفی برایشان ایجاد شود. در این صورت، توانایی قبول و بیان احساسات خود بدون توجه به نگرانی‌های دیگران می‌تواند به کاهش ترس از خارج شدن از کلیشه‌ها کمک کند.
5. مسئولیت پذیر نبودن
برخی افراد ممکن است احساس کنند با بیان احساسات خود مسئولیت‌های بیشتری بر عهده خواهند گرفت. در این مورد، توانایی تعیین مرزهای شخصی و ارتباطی سالم و قابل قبول می‌تواند به کاهش ترس از مسئولیت پذیری و عدم سرکوب احساسات کمک کند.
6. نداشتن شناخت کافی از خود
برخی افراد ممکن است به دلیل نداشتن شناخت کافی از خود، نتوانند احساسات خود را به درستی شناسایی و بیان کنند. در این صورت، توسعه شناخت خود و آگاهی از احساسات و نیازهای شخصی می‌تواند به کاهش مشکلات در بیان احساسات کمک کند.
7. ترس از قضاوت نادرست شدن
ترس از قضاوت نادرست می‌تواند باعث شود که افراد احساسات خود را پنهان کنند تا از قضاوت منفی دیگران جلوگیری کنند. در این مورد، ایجاد فضای احترام و قبول کننده توسط افراد اطراف می‌تواند به کاهش ترس از قضاوت نادرست کمک کند.
8. دیگران را لایق ارتباط و بیان احساسات ندانستن
برخی افراد ممکن است احساس کنند دیگران لایق بیان احساسات و ارتباط با آنها نیستند. در این صورت، توانایی ایجاد روابط صمیمی و ارتباط با افرادی که قابل اعتماد هستند می‌تواند به کاهش این ترس کمک کند. در نهایت، برای حل این مشکلات، می‌توانید از روش‌هایی مانند مشاوره روانشناختی، تمرینات خودشناسی، ارتباط با افراد قابل اعتماد و ایجاد فضای امن برای بیان احساسات استفاده کنید. همچنین، توجه به مراقبت از خود و بهبود روحیه نیز می‌تواند در این راه مفید باشد.
راه های مقابله با سرکوب احساسات
پیشگیری از بروز ترس و سرکوب احساسات می‌تواند یک فرآیند چالش‌برانگیز باشد، اما با روش‌های مناسب می‌توان جلوی آن را گرفت. درمان های شناختی رفتاری (CBT) و مواجهه درمانی (Exposure Therapy) دو روش معتبر و مؤثر در این زمینه هستند که می‌توانند توسط یک درمانگر متخصص انجام شوند.
درمان های شناختی رفتاری (CBT) به شما کمک می‌کنند تا الگوهای منفی و نادرست در ارتباط با احساسات خود را شناسایی کنید و آنها را با الگوهای مثبت و سالم جایگزین کنید. این روش شامل تغییر افکار منفی، تغییر رفتارهای ناپسند و تمرین‌های مثبت است.
مواجهه درمانی (Exposure Therapy) نیز بر اساس اصلی به نام “تعریض” عمل می‌کند. در این روش، شما به تدریج و در محیطی کنترل شده با موقعیت‌هایی که ترس یا احساسات ناخوشایند برایتان ایجاد می‌کنند، مواجهه می‌شوید. این فرآیند به شما کمک می‌کند تا به تدریج احساسات خود را کنترل کنید و ترس را کاهش دهید.
علاوه بر این، می‌توانید از راهکارهای زیر برای پیشگیری از سرکوب احساسات استفاده کنید:
✔️ تشخیص و شناسایی احساسات خود: آگاهی از احساسات خود و شناسایی آنها اولین قدم برای پیشگیری از سرکوب آنها است.
✔️ تمرین مدیریت استرس: از روش‌هایی مانند تمرینات تنفس عمیق، مدیتیشن، یوگا و ورزش برای کاهش استرس و افزایش آرامش استفاده کنید.
✔️ ارتباط با دیگران: به اشتراک گذاری احساسات خود با افراد معتمد و حمایت کننده می‌تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را بهبود بخشید.
✔️ مراقبت از خود: به خواب کافی، تغذیه سالم، وقت گذاشتن برای فعالیت‌های لذت‌بخش و مراقبت از خودتان توجه کنید.
✔️ مشاوره حرفه‌ای: در صورت نیاز، مشاوره حرفه‌ای از یک درمانگر متخصص در این زمینه می‌تواند راهکارهای مؤثری را برای شما فراهم کند.
موضوعات مرتبط : آلکسی تایمیا یا بی احساسی مطلق
به خود واقعیتان نزدیک شوید
قبل از هر چیزی، مهم است که خودتان را بهتر بشناسید و با احساسات و عواطف خود آشنا شوید. سعی کنید خودتان را به شکلی که هستید قبول کنید، نه طبق انتظارات دیگران یا جامعه. هر چه بیشتر به خود واقعیتان نزدیک شوید، احساس بهتری خواهید داشت و کمتر به فکر آسیب زدن به خودتان خواهید بود. بنابراین، تا جایی که ممکن است، سعی کنید احساسات، عواطف و نیازهای خود را بشناسید.
توجه به فعالیت‌هایی که حالتان را خوب می‌کند
هرکسی نیازهای منحصر به فردی دارد مثلاً برخی‌ها از موسیقی یا خواندن کتاب لذت می‌برند مهم این است که شما بدانید چه چیزی حالتان را خوب می‌کند تا با سرکوب احساسات مواجه نشوید.
شناخت ترس‌ها
ارتباط برقرار کردن با ترس‌های خود و گوش دادن به آنها بدان معناست که شما درک می‌کنید چه احساساتی دارید. ترس‌ها احساسات طبیعی‌ای هستند و ممکن است در مواجهه با موقعیت‌های ناشناخته یا تهدیدکننده بروز کنند. با این حال، این مهم است که به ترس‌های خود احترام بگذارید و آنها را بشناسید. با شناخت ترس‌های خود، می‌توانید راه‌هایی برای مدیریت و غلبه بر آنها پیدا کنید.
یکی از راه‌های موثر برای مقابله با ترس‌ها، تحلیل آنها و درک علت واقعی آنها است. با شناخت دقیق ترس‌های خود، می‌توانید راهکارهایی برای کاهش تاثیر آنها پیدا کنید. همچنین، مهارت‌های مدیریت استرس و آرامش ذهنی می‌توانند به شما در مقابله با ترس‌ها کمک کنند. بنابراین، با شناخت و درک ترس‌های خود، می‌توانید به راحتی با آنها کنار بیایید و به سمت رشد و توسعه شخصی پیش بروید.
شناخت احساسات
شما می توانید برای هر احساسی که دارید نامی بگذارید تا بهتر بتوانید آن را درک کنید. این مهارت حتی به کودکان هم آموخته می شود تا آنها بتوانند به جای سرکوب احساسات یا نشان دادن آنها به طرز ناخوشایند، به درستی آنها را مدیریت کنند. بر اساس مطالعات و تحقیقات، برچسب زدن به احساسات می‌تواند شدت آنها را کاهش دهد و به شناسایی آنها کمک کند. بنابراین، سعی کنید هر روز احساسات خود را بنویسید و میزان آنها را از ۱ تا ۱۰ مشخص کنید.
تمرکز بر روی سایر احساسات
احساسات زمانی که ما را نسبت به خطرات آگاه می‌کنند، می‌توانند مفید باشند. برای مثال، اگر در موقعیتی ناخوشایند قرار بگیریم و اضطراب شکل بگیرد، این احساس می‌تواند ما را از خطرات حفظ کند. اما در برخی موارد، احساسات ممکن است به عملکرد و پیشرفت ما ضربه بزنند.
از طرف دیگر، خشم نیز می‌تواند در برخی موارد مفید باشد. خشم می‌تواند به شما شجاعت بدهد و تغییرات مثبتی را ایجاد کند. اما باید مراقب باشید که خشم شما به شما کنترل کامل ندهد و شما را به اقداماتی تحت تأثیر آنان بیاندازد که بعدها پشیمان شوید و شخصیتتان را به خطر بیاندازد.
بنابراین، مهم است که بتوانید احساسات خود را شناسایی کنید و در صورت لزوم آنها را مدیریت کنید. زمانی که احساسات شما مفید هستند، می‌توانید آنها را بپذیرید و از آنها بهره‌برداری کنید. اما زمانی که احساسات شما مفید نیستند، می‌توانید با تمرکز و کنترل آنها، بهترین تصمیمات را بگیرید و به پیشرفت خود ادامه دهید.
حضور در فضاهای سبز
حضور در فضاهای سبز و بین گل‌ها و گیاهان می‌تواند انرژی مثبت را در شما چند برابر و باعث عدم سرکوب احساسات در شما شود. حتماً در طول هفته، زمانی را برای وقت گذرانی در باغچه، میان گل‌ها و گیاهان یا در بین درختان اختصاص دهید. علاوه بر این، سعی کنید با افراد مثبت‌اندیش و آرام برخورد کنید، زیرا آنها نقش موثری در کاهش احساسات منفی شما دارند. یک پیاده‌روی ساده و معاشرت با آنها می‌تواند حالت شما را تغییر دهد.
