مازوخیسم (Masochism) چیست؟ + دلایل بروز و نحوه درمان

مازوخیسم نامی آشنا برای همه است و معمولا هنگامی که افراد نام این اختلال جنسی را می‌شوند به یاد صحنه‌های بسیار ترسناک و خشن می‌افتند که البته تاحدودی طبیعی است. اما با این حال دامنه اختلال Masochism گسترده است و این ناهنجاری جنسی دارای انواع مختلفی است که ما در این مقاله به بررسی و تست گرایش خواهیم پرداخت؛ تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

گرایش مازوخیسم چیست؟

گرایش مازوخیسم (Masochism) یکی از گرایش‌های جنسی است که شامل لذت بردن از تحمل درد، زحمت، یا ازارهایی است که اغلب به طور غیرمعمول یا غیرعادی به نظر می‌رسند. افرادی که این گرایش را تجربه می‌کنند، لذت و شهوت جنسی را از انجام عملیات یا تحمل درد می‌برند. این موارد معمولاً به صورت اتفاقات بدنی یا رفتارهای جنسی خاصی مانند به بندکشیدن، محدودیت‌های بدنی، زخمی شدن، یا تحمل درد شدید تجربه می‌شود.

Masochism بیشتر به عنوان یک جنبه از اختلال‌های جنسی در نظام روان‌شناسی شناخته می‌شود و ممکن است با دیگر گرایش‌های جنسی مانند سادیسم (Sadism) – که شامل لذت بردن از تحمیل درد و زحمت بر دیگران است – همراه باشد. افراد مازوخیست ممکن است نقش‌هایی فانتزی در روابط برقرار کنند، در حالی که افراد سادیست ممکن است نقش‌های خود را به عنوان چیره گر (dominant) یا فرمانده در این روابط ایفا کنند.

علت تمایل افراد به مازوخیسم چیست؟

درک دقیق از دلایل ایجاد گرایش مازوخیسم هنوز مورد تحقیق و بحث در علوم روانشناسی و روانپزشکی قرار دارد، اما برخی از فرضیات و تئوری‌هایی در این زمینه مطرح شده‌اند. برخی از عوامل ممکن شامل موارد زیر می‌شود:

• تجربه‌های زندگی و فرهنگی: تجربه‌های زندگی، فرهنگ و محیط اجتماعی می‌تواند تأثیر زیادی بر ایجاد گرایش‌های جنسی Masochism داشته باشد. مثلاً، تجربه‌های ناخوشایند در زمان کودکی، فشارهای اجتماعی، تجربه‌های ناخواسته یا شکنجه ممکن است به شکل‌گیری این گرایش کمک کنند.

• پذیرش و توانایی درک ذهنی: برخی افراد ممکن است از لذت و شهوتی که از تحمل درد یا زحمت ناشی می‌شود، لذت ببرند. این افراد معمولاً می‌توانند این نوع لذت را به عنوان بخشی از تجربه‌های جنسی خود تجربه کنند.

• فعالیت‌های نوروشیمیایی مغز: برخی تحقیقات نشان داده‌اند که برخی از افراد با گرایش مازوخیست ممکن است نواحی خاصی از مغز دارای فعالیت‌های متفاوتی باشند که ممکن است با تجربه‌های لذت‌بخش یا تحمل درد مرتبط باشند.

• نقش بازی و نقش‌آفرینی: برخی افراد ممکن است از لذت بردن از نقش‌آفرینی و بازی در نقش‌های زیردستانه (submissive) لذت ببرند و این نوع تجربه‌ها را به عنوان بخشی از جنسیت خود تجربه کنند. همچنین، ممکن است گرایش‌های جنسی مازوخیست با عوامل دیگری نیز تداخل داشته باشند و نتیجه‌ی ترکیبی از عوامل فردی، فرهنگی، اجتماعی، و روانی باشند.

انواع مازوخیسم چیست؟

تجربه افکار و اعمال تکانشی و بدون فکر در هر فرد ممکن است وجود داشته باشد. افراد ممکن است در شرایط مختلف بدون فکر تصمیم بگیرند و اقداماتی را انجام دهند. در برخی از این تصمیمات و اعمال، افراد ممکن است به آسیب‌زدن به خود بپردازند. خودآسیب‌رسانی یا خودجراحتی یکی از رفتارهای نسبتاً شایع در جوانان است. نمی‌توان به طور قطع ادعا کرد که رفتار خودآسیب‌رسان بدون فکر است؛ بلکه گاهی اوقات افراد با فکر و تصمیم‌گیری قبلی اقدام به آسیب‌زدن به خود می‌کنند.

• مازوخیسم اخلاقی: این نوع مازوخیسم شامل تحمل رنج به منظور کاهش احساس گناه می‌شود. در این موارد، افراد ممکن است به خود تنبیهی روی آورند و نشان‌دهنده‌ی نوعی احساس گناه باشند، اما به همین ترتیب می‌تواند شامل رفتارهایی از خود گذشتگی، جامعه‌پسند یا بشردوستانه باشد که به نفع بقیه است.

• مازوخیسم جنسی: افراد مبتلا به Masochism جنسی از درد در حین رابطه جنسی لذت می‌برند.

• مازوخیسم روانی: این نوع از Masochism، یک حالت غیرجنسی است که شامل تجربه‌ی لذت‌بخش از دردهای روانی است. این نوع درد ممکن است توسط فرد خود یا فرد دیگری ایجاد شود.

• مازوخیسم انطباقی: این نوع مازوخیسم به معنای لذت بردن از دردها یا ناراحتی‌های موقتی است که در نهایت به رضایت و کامروایی منجر می‌شود. به عنوان مثال، فردی ممکن است از عذاب حاصل از انتظار خوردن خوراکی مورد‌علاقه‌اش لذت ببرد و آن را برای بعد موکول کند.

پژوهش‌های انجام شده در سال ۲۰۱۸ نشان دادند که مازوخیسم مرتبط با مهار رضایت (یعنی مازوخیسم انطباقی) به عنوان مخربترین نوع Masochism است. در این مطالعه مشخص شد که حس تعارض درباره مازوخیسم یا داشتن احساس گناه، شرم یا غم به‌ علت لذت بردن از درد، نوعی غیرسالم و بیشترین عامل برای پریشانی روانی است. این تعارض‌ها به ویژگی‌های اختلالات شخصیتی و افسردگی مرتبط می‌شوند.

 مازوخیسم و سادیسم چه فرقی با همدیگر دارند؟

Masochism و سادیسم دو اختلال جنسی مختلف هستند که با رفتارهای متفاوتی همراه هستند:

1. ویژگی های مازوخیسم (Masochism):

   – افراد مازوخیست از تحمل درد یا ناراحتی ، یا از دیدن دیگران در معرض درد یا آسیب قرار می‌گیرند لذت می‌برند.

   – این افراد ممکن است درخواست کنند که مورد ضرب و شتم قرار بگیرند یا از انواع رفتارهای تحقیرآمیز دیگران بهره‌مند شوند.

   – لذت به عنوان یک شکل از تجربه‌ی بیش فعالیت عصبی در نظر گرفته می‌شود.

2.ویژگی های سادیسم (Sadism):

   – افراد سادیست لذت می‌برند از تحمیل درد یا ناراحتی به دیگران.

   – آنها ممکن است از بی‌رحمی، ضرب و شتم، آزار و اذیت جسمی یا روحی دیگران لذت ببرند.

   – افراد سادیست می‌توانند این نوع رفتار را در قالب بازی‌های جنسی یا در ارتباطات غیرجنسی نشان دهند. به طور خلاصه، در مازوخیسم فرد لذت می‌برد از تحمل درد یا ناراحتی شخصی، در حالی که در سادیسم لذت از تحمیل درد و ناراحتی به دیگران است.

علائم مازوخیسم چیست؟

علائم مازوخیسم ممکن است متنوع باشند و بستگی به شدت و نحوه تجربه شخص باشد. برخی از علائم Masochism عبارتند از:

• لذت بردن از تحمل درد یا ناراحتی: این افراد ممکن است از تجربه درد یا ناراحتی جسمی لذت ببرند.

• تمایل به فعالیت‌های مرتبط با درد یا آسیب جسمی: این مورد شامل زنجیر زدن، ضرب و شتم، به بندکشیدن و سایر رفتارهایی است که ممکن است برای ایجاد درد یا ناراحتی به کار رود.

• رابطه‌های جنسی خاص: برخی از افراد مازوخیست ممکن است به دنبال روابط جنسی خاصی باشند که شامل عناصر درد و تحمل درد باشد.

• لذت بردن از حس بی‌قید و شرط: این افراد ممکن است از حس بی‌قید و شرط کردن خودشان به یک فرد یا شرایط خاص لذت ببرند.

توجه داشته باشید که این فقط چند نمونه از علائم مازوخیسم هستند و هر فرد ممکن است علائم متفاوتی را تجربه کند.

چگونه بفهمیم مازوخیسم داریم؟

زمان ابتلا به مازوخیسم ممکن است متنوع باشد و بستگی به عوامل مختلفی مانند تجربه‌های زندگی، رویدادها، و ویژگی‌های شخصیتی فرد داشته باشد. در برخی افراد، این تمایلات ممکن است از دوران کودکی یا نوجوانی شروع شده و در زمان بالغی همچنان ادامه یابد. در موارد دیگر، افراد ممکن است به دنبال تجربه‌های مختلف باشند و در طول زندگی خود کشف کنند که این نوع تمایلات را دارند.

این مطلب هم می تواند برای شما جذاب باشد: بی دی اس ام (BDSM) چیست؟

عواملی مانند تجربه‌های زندگی خانوادگی، تاثیرات جامعه‌ای، تجربه‌های جنسی و ویژگی‌های فردی می‌توانند در ایجاد و تقویت مازوخیسم نقش داشته باشند. همچنین، ممکن است عوامل فردی مانند شخصیت، میزان تحمل استرس، و روابط فردی نیز در این ابتلا تاثیرگذار باشند.

در هر صورت، مهم است که این نوع تمایلات و افکار به رضایت و توافق همه‌طرفه افراد مشارکت‌کننده بپیوندد و هیچ‌گونه فعالیتی که می‌تواند به صورت خودخواهانه یا زورآورانه انجام شود، قابل قبول نیست.

• تمایل به آزار دادن یا تحمیل درد به دیگران: فردی که مبتلا به مازوخیسم است، ممکن است لذت ببرد از آزار دادن یا تحمیل درد به دیگران، به خصوص در موقعیت‌هایی که این فعالیت‌ها به صورت ارادی و با رضایت طرفین انجام نمی‌شود.

• علاقه به فعالیت‌هایی که با درد یا زحمت همراه هستند: افراد مازوخیست ممکن است به طور معمول علاقه‌مند به فعالیت‌هایی باشند که با درد، زحمت یا محدودیت همراه هستند، مانند برخی انواع بازی‌های جنسی یا ورزش‌های حاد.

• خوشحالی در مواقعی که به دیگران درد یا ناراحتی وارد می‌شود: افراد مازوخیست ممکن است در مواقعی که به دیگران درد یا ناراحتی وارد می‌شود، حس خوشحالی و رضایت بیشتری نسبت به مواقع عادی داشته باشند.

• تمایل به کنترل و تسلط بر دیگران: فردی که مازوخیست ممکن است دوست داشته باشد بر دیگران کنترل داشته باشد و آن‌ها را به وضعیت‌ها یا فعالیت‌هایی که برایشان ناخوشایند است فشار دهد.

• پیشنهاد مواردی که برای برخی افراد ممکن است ناخوشایند باشد: فرد مازوخیست ممکن است به شکل ناگهانی مواردی را پیشنهاد دهد که برای برخی افراد ناخوشایند یا حتی مضر باشد، و لذت ببرد از این که اثرات منفی را بر دیگران مشاهده کند.

• عدم قاطعیت: افراد مازوخیست ممکن است در مواقعی که دیگران از آن‌ها سوءاستفاده می‌کنند، به ندرت در مقابل این رفتارها مقاومت کنند و از خود دفاع نکنند.

• کمال‌گرایی: افراد مازوخیست معمولاً به‌صورت اغلب خود و دیگران را در یک استاندارد ناممکن قرار می‌دهند و هنگامی که انتظارات خودتحمیل‌شده را برآورده نمی‌کنند، از تنبیه خود لذت می‌برند.

• عدم خودمراقبتی و لذت بردن از چیزهای کوچک: این افراد اغلب از ناراحتی خود نادیده می‌گیرند یا از چیزهای کوچک لذت نمی‌برند، به جای آن لذت می‌برند از اینکه به خودشان آسیب برسانند.

• خودگویی منفی: افراد مازوخیست ممکن است به‌صورت مداوم از خود انتقاد کنند و خودگویی منفی داشته باشند، بدون اینکه تلاشی برای تغییر این الگو داشته باشند.

• خودتخریبی: این افراد ممکن است فرصت‌های موفقیت خود را از بین ببرند و از شکست خود لذت ببرند، حتی ممکن است در زمان‌های خوب به دنبال تخریب خودشان باشند تا احساس ناامیدی و بدبختی کنند.

مازوخیسم در زنان و مردان

مازوخیسم در زنان و مردان ممکن است به شکل‌ها و نمونه‌های مختلفی ظاهر شود. این مسئله بیشتر به عوامل فردی، فرهنگی و اجتماعی بستگی دارد تا به جنسیت افراد. در برخی موارد، برخی افراد ممکن است تمایل به ‌برتری و کنترل بر دیگران داشته باشند، در حالی که در موارد دیگر، ممکن است افراد به عنوان همراهان شریک خود رفتارهای مازوخیستانه را ترجیح دهند.

مهمترین نکته این است که مازوخیسم همانند دیگر ویژگی‌های روانی، متنوع است و ممکن است در افراد با تفاوت‌های جنسیتی مختلف ظاهر شود. در نتیجه، برای شناخت دقیق مازوخیسم در یک فرد، باید به عوامل فردی و محیطی که او در آن زندگی می‌کند توجه کرد.

شخصیت افراد مازوخیسمی

شخصیت افراد مازوخیسمی ممکن است با ویژگی‌های مختلفی همراه باشد، اما برخی ویژگی‌های مشترک و شایع در این افراد وجود دارد. برخی از این ویژگی‌ها عبارتند از:

• تمایل به کنترل و سلطه: افراد مازوخیسم تمایل دارند که در رابطه‌ها و موقعیت‌های مختلف کنترل و سلطه داشته باشند و از این کنترل لذت ببرند.

• کمال‌گرایی: آن‌ها ممکن است استانداردهای بسیار بالایی برای خود و دیگران قائل شوند و انتظار داشته باشند که همه چیز به طور کامل و بی‌نقص انجام شود.

• نقش مظلومانه گرفتن: برخی از افراد مازوخیسم تمایل دارند که در رابطه‌ها یا موقعیت‌های اجتماعی نقش مظلوم را بازی کنند تا از آزار دادن و دریافت آزار لذت ببرند.

• خودتحقیری و خودکشی: این افراد ممکن است به صورت مداوم خود را توبیخ کنند و به طور ناخودآگاه به خود آسیب بزنند، یا در رفتارهای خودتخریبی دست به عمل بزنند.

• نیاز به تأیید و تشویق دیگران: آن‌ها معمولاً نیاز دارند که دیگران آن‌ها را تأیید و تشویق کنند و از این تأیید و تشویق لذت می‌برند.

• استفاده از خود به عنوان ابزار: برخی از این افراد ممکن است دیگران را برای رسیدن به اهداف شخصی یا تأمین نیازهای خود استفاده کنند.

مازوخیسم و افسردگی

مازوخیسم می‌تواند با افسردگی ارتباط داشته باشد به دلایل زیر:

• احساس ناارضایی مداوم: افراد مازوخیسم ممکن است از نتایج برآورده نشدن انتظاراتشان یا عدم تأیید دیگران به خودشان ناامیدی و ناراحتی بیشتری را تجربه کنند که به طور مستمر منجر به افسردگی شود.

• خودتحقیری و خودکشی: این افراد ممکن است به صورت مداوم خود را توبیخ و تنبیه کنند که این می‌تواند منجر به افزایش افسردگی شود. همچنین، برخی از این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه در رفتارهای خودتخریبی دست به عمل بزنند که این نیز می‌تواند افسردگی را تشدید کند.

• نقصان در ارتباطات: این افراد ممکن است به دلیل نیاز مبرم به کنترل و سلطه در روابط، مشکلاتی در برقراری و حفظ روابط داشته باشند که این می‌تواند احساس انزوا و افزایش افسردگی را به همراه داشته باشد.

• ناکامی در تأمین نیازهای روانی: افراد مازوخیسم ممکن است به دلیل نیازمندی به تأیید و تشویق دیگران و نیاز به کنترل بیشتر در روابط، نتوانند نیازهای روانی خود را به خوبی تأمین کنند که این موضوع می‌تواند افسردگی را تشدید کند.

تاریخچه مازوخیسم

تاریخچه پیدایش اختلال جنسی مازوخیسم به دوران قدیمی تر در تاریخ انسانی مربوط می‌شود، اما مفهوم Masochism به‌طور رسمی توسط ریچارد فروید در دهه ۱۹۲۰ معرفی شد. او در کتاب “Three Contributions to the Theory of Sex” در سال ۱۹۲۴ به این موضوع اشاره کرد. در این کتاب، فروید بحث کرد که برخی افراد به تحمل درد و رنج در روابط جنسی بیشتر لذت می‌برند، که این امر به ارتباط با نیازهای ناخودآگاهی شخصیت آنها دارد.

در طول دهه‌ها، تفکر و نگرش‌های مربوط به مازوخیسم توسعه یافت و این اختلال به عنوان یکی از اختلالات جنسی و روانی در کتب روانشناسی و روانپزشکی شناخته شد. اما تحقیقات بیشتر درباره این اختلال و شناخت بهتر ماهیت و عوامل موثر بر آن، اخیراً در قرن بیست و یکم و به خصوص از دهه ۱۹۷۰ به بعد، صورت گرفته است. این تحقیقات شامل بررسی عوامل فردی، اجتماعی، و فرهنگی که ممکن است در ایجاد و تشدید مازوخیسم نقش داشته باشند، می‌شود.

روش های درمان مازوخیسم

مازوخیسم می‌تواند یک اختلال جدی و پیچیده باشد که نیازمند مشاوره و درمان حرفه‌ای است. درمان مازوخیسم معمولاً شامل یک ترکیب از روش‌های مختلف است که ممکن است عبارت باشد از:

• مشاوره روانشناختی: مشاوره با روانشناس یا روان‌پزشک متخصص می‌تواند به شما کمک کند تا عوامل عمیق‌تری را که باعث ایجاد و تقویت مازوخیسم شده‌اند، شناسایی کنید. این نوع مشاوره می‌تواند به کاهش احساسات منفی، بهبود خودآگاهی و خوددانش فرد کمک کند.

• درمان دارویی: در برخی موارد، استفاده از داروهای ضد افسردگی، ضد اضطراب یا دیگر داروهای مرتبط با اختلالات روانی می‌تواند به کنترل علائم اختلال کمک کند.

• مشارکت در گروه‌های حمایتی: شرکت در گروه‌های حمایتی یا جلسات گروهی می‌تواند به افراد کمک کند تا احساس پذیرفته شدن و ارتباط با دیگران را تقویت کنند و راهکارهای موثر برای مدیریتMasochism را یاد بگیرند.

• تغییر الگوهای رفتاری: شناخت الگوهای رفتاری ناسالم و جایگزین کردن آنها با الگوهای مثبت و سازنده می‌تواند به بهبود وضعیت افراد مبتلا به مازوخیسم کمک کند.

• آموزش مهارت‌های مدیریت استرس: آموزش مهارت‌های مدیریت استرس و افزایش توانایی‌های مقابله با مشکلات می‌تواند به کاهش نیاز به استفاده از راهکارهای ناسالم برای تسکین درد و ناراحتی کمک کند.

به طور کلی، درمان مازوخیسم نیازمند یک رویکرد گسترده و تلفیقی است که به منابع و نیازهای خاص هر فرد بستگی دارد. همچنین، اهمیت تشخیص صحیح و درمان زماندهی زودهنگام نیز بسیار مهم است.

رویکردهای مختلف در درمان Masochism

برای درمان مازوخیسم، می‌توان از رویکردهای مختلفی استفاده کرد که شامل موارد زیر می‌شود:

• مشاوره روانشناختی: مشاوره با یک روانشناس یا روان‌پزشک متخصص می‌تواند به شناسایی عوامل عمیق‌تری که منجر به ایجاد و تقویت مازوخیسم شده‌اند، کمک کند. این نوع مشاوره می‌تواند به بهبود خودآگاهی، خوددانش، و مهارت‌های مقابله با استرس فرد کمک کند.

• درمان شناختی رفتاری (CBT): CBT یک روش موثر برای درمان مازوخیسم است که بر اساس تغییر الگوهای فکری و رفتاری می‌باشد. این درمان به فرد کمک می‌کند الگوهای فکری ناسالم خود را شناسایی کرده و آنها را با الگوهای مثبت و سازنده جایگزین کند.

• درمان دارویی: برخی از داروها مانند داروهای ضد افسردگی، ضد اضطراب و دیگر داروهای مرتبط با اختلالات روانی می‌توانند برای مدیریت علائم مازوخیسم مفید باشند. اما استفاده از داروها باید توسط یک پزشک متخصص و تحت نظارت مناسب صورت گیرد.

• ترکیب درمان‌ها: در برخی موارد، استفاده از ترکیبی از مشاوره روانشناختی، درمان دارویی و روش‌های دیگر می‌تواند بهترین نتیجه را برای درمان مازوخیسم داشته باشد.

• گروه‌های حمایتی: شرکت در گروه‌های حمایتی و جلسات گروهی با دیگر افرادی که مشکل مشابهی دارند، می‌تواند افراد را در فرایند درمان و بهبود کمک کند و احساس پذیرفته شدن و ارتباط با دیگران را تقویت کند.

همچنین، اهمیت تشخیص صحیح و شروع زودهنگام درمان نیز بسیار مهم است. به علاوه، همکاری مستمر فرد با تیم درمانی و پیگیری منظم وضعیت بهبودی از جمله عواملی است که می‌تواند به موفقیت درمان کمک کند.

ارتباط Masochism و مشکلات جنسی

مازوخیسم می‌تواند مشکلات جنسی مختلفی را در رابطه ایجاد کند، از جمله:

• ناهنجاری‌های جنسی: افراد مبتلا به مازوخیسم می‌توانند به دنبال تجربه درد و زخمی شدن در زمان روابط جنسی باشند، که این ممکن است باعث ناهنجاری‌های جنسی شود و برای هر دو طرف در رابطه ناخوشایند باشد.

• عدم توانایی در برقراری روابط سالم: این افراد امکان دارد به دنبال روابطی باشند که بر پایه‌ی آسیب‌رسانی به یکدیگر استوار است، که این می‌تواند به مشکلات جنسی و روابط ناپایدار منجر شود.

• کاستی از لذت جنسی: افرادی که مبتلا به مازوخیسم هستند از لذت جنسی به شکلی متفاوت نسبت به افراد سالم لذت ببرند، که این می‌تواند به مشکلات در رابطه و خوشبختی جنسی منجر شود.

• اختلالات روانی جنسی: مازوخیسم می‌تواند باعث ایجاد اختلالات روانی جنسی مانند اضطراب جنسی، افسردگی جنسی و ترس از روابط جنسی شود که این مشکلات ممکن است به تضعیف رابطه جنسی و فرسوده شدن رابطه منجر شوند. در نتیجه، مشکلات جنسی مرتبط با Masochism نیازمند مشاوره و درمان مناسب از طریق متخصصین روانشناسی یا روانپزشکان می‌باشد تا بهبودی و بهبودی روابط جنسی و روابط عمومی فرد دست یابد.

عدم درمان Masochism چه مشکلاتی ایجاد می‌کند؟

اگر Masochism درمان نشود، می‌تواند منجر به مشکلات جدی در زندگی فرد و روابط او شود. برخی از مشکلاتی که ممکن است ناشی از عدم درمان مازوخیسم باشند عبارتند از:

1. مشکلات در روابط: افراد مبتلا به Masochism ممکن است به روابط ناپایدار و غیرسالم روی بیاورند. این مسئله ممکن است باعث بروز تضادها، ناپایداری‌ها و بحران‌های مکرر در روابط شود.

2. مشکلات جنسی: عدم درمان مازوخیسم می‌تواند به مشکلات جنسی مانند ناهنجاری‌های جنسی، ناخوشایندی در روابط جنسی و کاستی از لذت جنسی منجر شود.

3. افزایش خطر ابتلا به اختلالات روانی: این بیماری می‌تواند باعث افزایش خطر ابتلا به اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی، اختلالات شخصیتی و اختلالات خوردن شود.

4. مشکلات اجتماعی: افراد مبتلا به مازوخیسم ممکن است با مشکلات اجتماعی مانند عدم توانایی در برقراری روابط اجتماعی سالم، اختلافات در محیط کار و مشکلات در تعامل با دیگران روبه‌رو شوند. به طور کلی، عدم درمان Masochism می‌تواند به تضعیف کیفیت زندگی و روابط فرد منجر شود و نیازمندی به مشاوره و درمان حرفه‌ای از طریق متخصصین روانشناسی و روانپزشکی است.

اگر احساس میکنید که نیاز به مشاوره و مشورت درمورد گرایش خود دارید، همین الان با مشاوران خبره مشاور کده تماس بگیرید.